وقتی تمام اموال یک خواننده اپرای بازنشسته به گربهاش، دوشس و سه بچه گربهاش به ارث میرسد، خدمتکار این زن او را با دارو مسموم کرده و گربهها را در مناطق روستایی رها میکند تا خودش وارث او شود. دوشس و بچه گربهها در این مکان ناآشنا گم میشوند و با توماس اومالی، یک گربه خیابانی خوشمشرب که میخواهد به آنها کمک کند تا به خانهشان در پاریس برگردند، آشنا میشوند. آنها در طول راه با چندین شخصیت عجیب و غریب از جمله دو غاز انگلیسی و یک گروه جاز گربههای خیابانی، ملاقات میکنند و تجربیات جدیدی خارج از چهارچوب زندگی شهری به دست میآورند.