تایلر ریک، پس از جان سالم به در بردن از جراحات خود در ماموریتش در داکا بنگلادش برای ماموریت بعدی خود آماده می شود. داستان فیلم از ادامه قسمت قبل شروع می شود جایی که تایلر ریک مورد اصابت گلوله قرار گرفته و درون رودخانه می افتد. بدن تقریباً بی جان او به ساحل میرسد و توسط نیروهای نیک، دوست صمیمی تایلر برداشته می شود. اگرچه تایلر به خواست خود بازنشسته شده و به مکانی دورافتاده و پنهان از بقیه جهان می رود، اما خیلی زود برای نبردی که پای گذشته شخصی اش هم وسط می آید، فراخوانده می شود. او از اینکه در هنگام مرگ پسرش در کنار او نبوده و همچنین زندگی متزلزلی که دارد بسیار ناراحت است.